حد در اسلام
- حد چیست؟
حد، به مجازاتي گفته ميشود كه نوع وميزان و كيفيت آن در شرع تعيين شده است .
- تعریف سرقت در اسلام چیست؟
سرقت عبارت است از ربودن مال ديگري بطور پنهاني در صورتیکه صاحب مال ، مال را در حرز (حرز عبارت است از محل نگهداري مال بمنظور حفظ از دستبرد) قرار داه باشد .
- در چه صورت برای سارق مجازات حد در نظر گرفته نمی شود؟
1 - سارق پدر صاحب مال باشد . (ماده 198 . بند 11 ) (قانون مجازات اسلامی)
2 - محل نگهداري مال ، از سارق غصب شده باشد . (ماده 198. بند 13) (قانون مجازات اسلامی)
3- سارق به حد بلوغ شرعي نرسيده باشد . (ماده 198. بند 1 ) (قانون مجازات اسلامی) 4 - سارق با تهديد و اجبار وادار به سرقت شده باشد . (ماده 198. بند 3) (قانون مجازات اسلامی)
- حد سرقت در اسلام چیست؟
الف - در مرتبه اول قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهاي آن بطوريكه انگشت شست و كف دست او باقي بماند .
ب - در مرتبه دوم ، قطع پاي چپ سارق از پائين برآمدگي بنحوي كه نصف قدم و مقداري از محل مسح او باقي بماند .
ج - در مرتبه سوم حبس ابد . (ماده 201 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
هرگاه انگشتان دست سارق بريده شود و پس از اجراء اين حد ، سرقت ديگري از او ثابت گردد كه سارق قبل از اجراء حد مرتكب شده است پاي چپ او بريده مي شود . (ماده 202 ) (قانون مجازات اسلامی)
لواط (همجنس گرایی اقایان) در اسلام
- تعریف لواط (همجنس بازی مردان) در اسلام چیست؟
لواط وطي انسان مذكراست چه بصورت دخول باشد يا تفخيذ . (ماده 108 ) (قانون مجازات اسلامی)
- کدامیک از طرفین لواط محکوم به اجرای حد خواهند شد؟
فاعل و مفعول لواط هر دو محكوم به حد خواهند شد . (ماده 109 ) (قانون مجازات اسلامی)
- حد لواط (همجنس بازی مردان) در اسلام چیست؟
2- هرگاه مرد بالغ و عاقل با نابالغي لواط كند فاعل كشته مي شود و مفعول اگر مكره نباشد تا 74 ضربه شلاق تعزيرمي شود . (ماده 112 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
3 - هرگاه نابالغي نابالغ ديگر را وطي كند تا 74 ضربه شلاق تعزير مي شوند مگر آنكه يكي از آنها اكراه شده باشد . (ماده 113) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
4- حد تفخيذ و نظاير آن بين دو مرد بدون دخول براي هر يك صد تازيانه است . اما در صورتي كه فاعل غير مسلمان و مفعول مسلمان باشد حداقل قتل است . (ماده 121) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
5- اگر تفخيذ و نظاير آن سه بار تكرار و بعد از هر بار جاري شود در مرتبه چهارم حد آن قتل است . (ماده 122 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
6 - هرگاه دو مرد كه با هم خويشاوندي نسبي نداشته باشند بدون ضرورت در زير يك پوشش بطور برهنه قرار گيرند هر دو تا 99 ضربه شلاق تعزير مي شوند . (ماده 123 ) (قانون مجازات اسلامی)
7- هرگاه كسي ديگري را از روي شهوت ببوسد تا 60 ضربه شلاق تعزير مي شود . (ماده 124) (قانون مجازات اسلامی)
مساحقه (همجنس گرایی بانوان) در اسلام
- تعریف مساحقه (همجنس بازی زنان) در اسلام چیست؟
مساحقه ، همجنس بازي زنان است با اندام تناسلي (ماده 127 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
- کدامیک از طرفین مساحقه محکوم به اجرای حد خواهند شد؟
در حد مساحقه فرقي بين فاعل و مفعول و همچنين فرقي بين مسلمان و غير مسلمان نيست .
(ماده 130 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
1 - حد مساحقه براي هر يك از طرفين صد تازيانه است . (ماده 129) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
2 - هرگاه مساحقه سه بار تكرار شود و بعد از هر بار حد جاري گردد در مرتبه چهارم حد آن قتل است . (ماده 131) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
3 - هرگاه دو زن كه با هم خويشاوندي نسبي نداشته باشند بدون ضرورت برهنه زير يك پوشش قرار گيرند به كمتر از صد تازيانه تعزير مي شوند . در صورت تكرار اين عمل و تكرار تعزير در مرتبه سوم به هر يك صد تازيانه زده مي شود . (ماده 134 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
شرب خمر (نوشیدن مشروبات الکلی) در اسلام
- تعریف شرب خمر در اسلام چیست؟
خوردن مسكر موجب حد است . اعم از آنكه كم باشد يا زياد ، مست كند يا نكند ، خالص يا مخلوط باشد به حدي كه آنرا از مسكر بودن خارج نكند . (ماده 165) (قانون مجازات اسلامی)
1 - آب جو در حكم شراب است ، گرچه مست كننده نباشد وخوردن آن موجب حد است .
2- خوردن آب انگوري كه خود بجوش آمده يا بوسيله آتش يا آفتاب و مانند آن جوشانيده شده است حرام است اما موجب حد نمي باشد . (ماده 165) (قانون مجازات اسلامی)
- حد شرب خمر چیست؟
1 - حد شرب مسكر براي مرد و يا زن ، هشتاد تازيانه است . اما غير مسلمان فقط در صورت تظاهر به شرب مسكر به هشتاد تازيانه محكوم مي شود . (ماده 174) (قانون مجازات اسلامی)
2- هرگاه كسي چند بار شرب مسكر بنمايد و بعد از هربار حد بر او جاري شود در مرتبه سوم كشته مي شود . (ماده 179 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
3 - هر گاه محكوم به حد ديوانه يا مرتد شود حد از او ساقط نمي شود . (ماده 180 ) (قانون مجازات اسلامی)
مرد را در حالي كه ايستاده باشد و پوشاكي غير از ساتر عورت نداشته باشد و زن را در حاليكه نشسته و لباسهايش به بدن او بسته باشد تازيانه مي زنند . (ماده 176) (قانون مجازات اسلامی)
زنا (همخوابی زن و مرد نامحرم) در اسلام
- تعریف زنا در اسلام چیست؟
زنا عبارت از جماع (امیزش) مرد با زني كه بر او ذاتا حرام است گرچه در دبر باشد ، در غير موارد وطي شبهه (ماده 63 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
- حد زنا در اسلام چیست؟
1 - حد زنا در موارد زير قتل است :
الف - زنا با محارم نسبي (ماده 82) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
ب - زنا با زن پدر كه موجب قتل زاني است . (ماده 82 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
ج - زناي غير مسلمان با زن مسلمان كه موجب قتل زاني است . (ماده 82 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
د - زناي به عنف و اكراه كه موجب قتل زاني اكراه كننده است . (ماده 82) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
2 – حد زنا در موارد زیر رجم ( سنگسار) است :
الف - زنای مرد محصن (مردي كه داراي همسر دائمي است و با او در حالي كه عاقل بوده جماع كرده و هر وقت نيز بخواهد مي تواند به اوجماع كند) (ماده 83) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
ب - زناي زن محصنه با مرد بالغ ( زن محصنه زني است كه داراي شوهر دائمي است و شوهر در حالي كه زن عاقل بوده با او جماع كرده است و امكان جمع با شوهر را نيز داشته باشد) اما زناي زن محصنه با نابالغ موجب حد تازيانه است. (ماده 83) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
3 - حد زناي زن يا مردي كه همسر دائم نداشته باشد صد تازيانه است . (ماده 88) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
4 - هرگاه زن يا مردي چند بار زنا كند و بعد از هر بارحد بر او جاري شود در مرتبه چهارم كشته مي شود . (ماده 90 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
5- زنا در زمانهاي متبركه چون اعياد مذهبي و رمضان و جمعه و مكانهاي شريف چون مساجد علاوه بر حد موجب تعزير است . (ماده 106 ) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
6 - هرگاه محكوم به حد زنا ديوانه يا مرتد( برگشتن از دین اسلام) شود حد ازاو ساقط نمي شود . (ماده 95) (قانون مجازات اسلامی) (حدود اسلامی)
- روش اجرای حد زنا رجم (سنگسار) به چگونه است؟
1 - مرد را هنگام رجم (سنگسار) تا نزديكي كمر و زن را تا نزديكي سينه در گودال دفن مي كنند آنگاه رجم (سنگسار) مي نمايند . (ماده 102 ) (قانون مجازات اسلامی)
3 - بزرگي سنگ در رجم (سنگسار) نبايد به حدي باشد كه با اصابت يك يا دو عدد شخص كشته شود همچنين كوچكي آن نبايد به اندازه اي باشد كه نام سنگ بر آن صدق نكند . (ماده 104 ) (قانون مجازات اسلامی)
4 - مناسب است كه حاكم شرع مردم را از زمان اجراء حد (سنگسار) آگاه سازد و لازم است عده اي از مومنين كه سه نفر كمتر نباشند در حال اجراي حد (سنگسار) حضور يابند . (ماده 101) (قانون مجازات اسلامی)
5 - حضور شهودهنگام اجراي حد رجم (سنگسار) لازم است ولي با غيبت آنان حد (سنگسار) ساقط نمي شود اما با فرار آنها حد(سنگسار) ساقط مي شود . (ماده 107) ( قانون مجازات اسلامی)
- نقد زندگی تاریخی حضرت محمد
- جن در قرآن و اسلام
- تناقضات قران
- آیا حضرت محمد معصوم بوده؟
- غدیرخم
سلام
پاسخحذفاومدم... خوندم... مرسي از دعوتت
فرشوشتر
جالب بود.خیلی ممنون
پاسخحذفبدون تعصب میگم : هیچی از دین نمیفهمید فقط طوطیوار مطلب مینویسید...!
پاسخحذفحد سرقت شرایطی میخواهد که بتوان دست دزد را قطع کرد ازجمله تامین بودن دزد و بسیاری شروط دیگر که به نظر بنده اگر این شروط همه برقرار باشند بریدن دست دزد هم براش کم است!
حد زنا قتل نیست بلکه صد ضربه شلاق است.
وسنگسار هم شرایط بسیار زیادی دارد که اصلا مطمئنم این شرایط در هیچ کس صدق نمیکند مگر اینکه دو نفر متاهل در خیابان و در انذار عموم با هم سکس داشته باشند.
پاسخ نویسنده وبلاگ اسلام قران اعجاز!!!!!!!
پاسخحذف(اعجاز رو خوب اومدی)
اول اینکه شما نمی تونین بدون تعصب نفس بکشید چه برسه به اینکه فکر هم بکنین!!
مگر نه این است که انسان جایز الخطاست؟فرض کنیم من خطا کار به زعم (الله) در بی نیازی مرتکب دزدی می شوم ایا به نظر شما(بدون تعصب)قطع انگشتان دست راست من ،باز هم برای تنبیه من کم است؟
پس اون قسمت خداوند بخشنده و مهربانتون کجاست؟
عزیزم (توحش)(اعجاز)مجازات باید متناسب با جرم باشد!!!
سرقت از باسابقه ترين جرايم بشري است که در جامعه هاي مختلف به شيوه هاي گوناگون ديده مي شود.اما تنها چيزي که از بدو پيدايي و شکل گيري آن تاکنون ثابت مانده زشتي و مذموم بودن ماهيت آن است.
پاسخحذفبا گذشت زمان شيوه ها و روش هاي سرقت نوع اموال و اشياء مسروقه و وسايل و ابزار مورد استفاده براي ارتکاب سرقت تغيير يافته به طوري که امروزه برخي از سارقان از آخرين تکنولوژي ها و تکنيک ها براي پيشبرد کار خود استفاده مي کنند.به همين دليل شيوه هاي مقابله و روش هاي برخورد با آنها متناسب با دگرگوني هاي سرقت متحول شده است.
تعريف سرقت: ربودن خدعه آميز مال غير .برداشتن چيزي از مال ديگري بدون اطلاع و رضايت او.گرفتن و بردن مال و پول کسي به زور يا مکر و فريب.
علل و انگيزه هاي سرقت:
- عوامل ذهني: مانند هوش کم يا زياد،استعداد هاي فردي يا نظاير آنها
- سن: بي شک تقسيم بندي انواع سرقت بر حسب سارقين متعلق به گروه هاي سني مختلف است تا جايي که براي مثال مي توان گفت بسياري از آنچه بزرگسالان در رفتار کودکان دزدي مي نامند از نظر روانشناسان کودک ممکن است صرفا کنجکاوي باشد.
- جنس: چون به طور معمول قدرت بدني زن کمتر از مرد است بنابراين موارد ارتکاب سرقت بين دو جنس متفاوت خواهد بود.
- وضعيت بدني: زشتي يا زيبايي،بلندي يا کوتاهي و يا نقص عضو ممکن است از عوامل موثر در ارتکاب انحراف باشد.
اما آنچه بيش از همه در اين پديده تاثير دارد دو دسته عوامل رواني –عاطفي و اجتماعي – اقتصادي است.
الف: علل و انگيزه هاي رواني – عاطفي:
1-فقر عاطفي: از عوامل فردي سرقت است.کودکاني که از اختلالات عاطفي شديد رنج مي برند در خانواده هايي رشد کرده اند که در اثر طلاق از هم پاشيده اند.
2-ناکامي: وقتي انسان ميل دارد به هدفي برسد ولي به علت برخورد با مانع يا موانعي چند به آن هدف دست نمي يابد مي گوييم در او ناکامي ايجاد شده است.
3-حسادت: حسد آرزوي زوال نعمت براي ديگران است.گاه فرد با توجه به عدم امکان دستيابي به موقعيت و منزلت ديگران رشک و حسد مي برد و چون نمي تواند به مانند صاحبان اموال مالک آنها شود،دست يه دزدي مي زند.
4-تجربه هاي دوران کودکي: حوادث تلخ دوران کودکي ممکن است که از فرد شخصيتي ضد اجتماعي بسازد که در بزرگسالي او را به اعمال ضد اجتماعي سوق دهد.
5-خودنمايي: برخي از جوانان براي نشان دادن صفت کله شقي و جرات حادثه جويي که براي آنها بسيار ارزشمند است به بزه کاري روي مي آورند.
ب:علل اجتماعي – اقتصادي
1-فقر مادي: فقر و محروميت مادي را شايد بتوان گفت از مهمترين عوامل به وجود آورنده سرقت است.
2-فقر فرهنگي: نقش اساسي در ايجاد جرم دارد.سارقان اکثراً کم سوادند و در اثر فقدان امکانات رشد فکري براي چيشرفت و ترقي خود از شيوه هاي ديگر فرهنگي بهره مي برند.
3-شهرنشيني و سکونت در محل هاي جرم خيز
4-معاشرت با دوستان ناباب: رفتار مجرمانه مانند هر نوع رفتار ديگري آموختني است.از اين رو داشتن دوستان ناباب و تاثير معاشرت با آنها در کشيده شدن فرد به سوي سرقت نقش اساسي دارد.
5-بيکاري: عامل مهمي در ايجاد فقر است و فقر هم نقش مهمي در سرقت دارد.
سلام ارش جان
پاسخحذفمدتی پیش در حال جستجو در اینترنت به وبلاگی برخوردم به ادرس :
http://azhamehchiz.persianblog.ir/post/1071/
نویسنده !! شهروز تهرانی
ایشان پست (حدود اسلامی) شما رو عینا بی کم و کاست بدون تغییر رنگ و فونت !! به نام خودشون منتشر کرده بودند.در قسمت نظرات،ادرس وبلاگ شما را گذاشتم که شاید با دیدن ادرس وبلاگ شما شرمنده شده و ادرس وبلاگ شما رو به عنوان منبع در سایتشون ذکر کنند ولی در کمال تعجب در پاسخ نظر بنده شما رو به بی سوادی و سفسطه متهم کردند.
نصیحتم به این دوست عزیز که مانند پیامبر اسلام از حاصل دست رنج دیگران تغذیه میکنند(اشاره به کپی برداری قران از تورات و انجیل)اینست که اگر توانایی تحقیق و نوشتن مطلب را ندارید لطفا از لجن پراکنی به دیگران که شاید مطالبشون در حد فهم شما نیست خوداری فرمایید.
اگر حضرت امام خمینی یکی از فلسفه های تشکیل حکومت اسلامی و ضرورت تلاش هایی که برای بر پای نظام اسلامی باید بشود را اجرای حدود اسلامی اعلام کرده اند پس :
پاسخحذفآیا این سوال که پس از بر پایی نظام اسلامی نظریات برخی اساتید دانشگاهی برای تأیید عدم اجرای حدود اسلامی در زمان غیبت چه معنایی دارد؟!
آیا ادعای اجرای حدود اسلامی بهانه بوده است؟!
آیا کسانی که علیه اجرای حدود اسلامی در نظام اسلامی قلم می زنند یا دم می زنند یا عملاً از اجرای حدود اسلامی سرباز می زنند به حرف های امام ایمان دارند؟!
آیا کسی که اجرای حدود اسلامی را با وجود ابتناء نظام اسلامی بر آن زیر سوال می برد، به نظام اسلامی اعتقادی دارد؟!
آیا کسی که اجرای حدود اسلامی را به بهانه غیبت امام زمان زیر سوال می برد به نظریه ولایت فقیه امام پشت نکرده است؟!
ایا اجرای حدود اسلامی فقط برای مردم عادی است یا اقازاده ها را نیز شامل می شود؟
مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده .
پاسخحذفمساعدت را ( برای کمک کردن ) دست در دُم خر زده قُوَت کرد ( زور زد ) . دُم از جای کنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !”
مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت. خود را به خانه ایی درافکند. زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت ( حامله بود ). از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت ( سِقط کرد ). خانه خدا ( صاحبِ خانه ) نیز با صاحب خر هم آواز شد.
مردِ گریزان بر بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.
جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در حای بمُرد. پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست !
مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند.
پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست !
مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ” دخیلم! “. قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود. چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند .
نخست از یهودی پرسید .
گفت : این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم .
قاضی گفت : دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند !
و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد !
جوانِ پدر مرده را پیش خواند .
گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است. به طلب قصاص او آمده ام .
قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است.حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی !
و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد !
چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت :
قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد. حالی می توان آن زن را به حلال در فراش ( عقد ازدواج ) این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش !
مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید .
قاضی آواز داد : هی ! بایست که اکنون نوبت توست !
صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد :
مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کرگی دُم نبوده است.
حد دزدی:
پاسخحذفدر سورهی مائده میفرماید: «دستهای مرد و زن دزد را ببرید كه جزای كارشان عقوبتی از جانب خداست (تا دزدی این عمل زشت ترك شود و برای دیگران عبرتی گردد و كسی جرأت دزدی نكند) و خداوند (در ارادهاش) غالب و (در افعالش) داناست پس كسی كه بعد از گناهش ( دزدی )پشیمان شود و نزدیك چنین گناهی (دزدی ) نشود خداوند به رحمت و مغفرتش به او رجوع میفرماید زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است».
دزدی كه درباره او میخواهد حد جاری شود باید هنگام دزدی به حد بلوغ شرعی رسیده باشد و آن در پسر به یكی از این سه چیز حاصل میشود روئیدن موی زبر بر عانه، محتلم شدن، گذشتن پانزده سال قمری از سنش و در دختر به تمام شدن نه سال قمری است بنابراین اگر طفل نابالغ دزدی كند حد بر او جاری نمیشود و حاكم شرع او را تأدیب و تعزیر میكند به آنچه صلاح بداند.
در صحیحه عبدالله بن سنان از حضرت صادق مرویست كه هرگاه طفل نابالغ دزدی كند در مرتبه اول و دوم باید او را بخشید و در مرتبهی سوم باید تأدیب بشود و اگر باز دزدی كرد اطراف انگشتانش باید بریده شود و در صورت تكرار پایینتر انگشتانش بریده میشود.
2ـ عقل: پس اگر دیوانه دزدی كرد حد بر او جاری نمیشود و در صورتی كه نافع و مؤثر باشد به هرچه صلاح بداند حاكم شرع تأدیبش میكند.
3ـ اختیار: بنابراین اگر از روی اكراه و اجبار دزدی كرده حد نمیخورد.
4ـ آنچه را دزدی ده شرعاً مال و قابل تملك باشد پس اگر چیزی كه مال نیست مثلاً طفل آزادی را دزدی ده باشد حد نمیخورد.
5ـ چیزی كه دزدی ده قیمت آن كمتر از ربع مثقال شرعی طلای خالص نباشد و مثقال شرعی هیجده نخود است و ربع آن چهار نخود و نیم میشود.
6ـ آن مال، مال فرزند یا بندهی سارق نباشد پس اگر پدری مال فرزند یا مولایی مال بندهی خود را هر چند مكاتب باشد دزدی ده باشد، دست او را نباید برید ولی در عكس آن یعنی اگر فرزند مال پدرش یا مادرش را دزدی ده باشد حد جاری میشود و اگر بنده مال مولایش را دزدی ده در اجرای حد اختلاف است.
بعضی از فقهاء فرمودهاند اگر كارگری مال كارفرما را دزدی ده حد بر او جاری نمیشود لیكن مشهور فقهاء این است كه بین كارگر و دیگران فرقی نیست و در دزدی كردن مهمان از مال مهماندار دو قول است و اجرای حد صحیحتر است و بالجمله در اجرای حد فرقی بین كارگر و میهمان و غیر ایشان نیست.
7ـ آنچه دزدی ده طعام و خوراكی در سال قحط نباشد چنانچه از حضرت صادق مروی است كه فرمود در سال قحط و مجاعه دست سارق به سبب دزدی خوراكی از قبیل نان و گوشت و امثال آن بریده نمیشود.
8ـ هرگاه سربازی از غنائم جنگ كه خود در تحصیل آن شركت داشته دزدی ده باشد از حد معاف است.
9ـ هرگاه شریكی از مال شریك دیگر دزدی ده باشد و ادعا كند كه آن مال را حق و قسمت خود میپنداشته حد نمیخورد.
10ـ هرگاه متهم به سرقت پیش از آن كه بر حاكم شرع سرقتش ثابت شود چیزی را كه دزدی ده از صاحبش بخرد یا از طریق ارث و مانند آن مالك شود از حد سرقت معاف است.
11ـ هرگاه متهم ادعا كند كه مال را به قصد دزدی نبرده و این احتمال را درباره او بتوان داد حد بر او جاری نمیشود.
کیفر لواط و زنا در اسلام
پاسخحذفاسلام براى كسى كه مرتكب لواط و زنا شود، كيفر سختى را مقرر كرده است. برخى از علما معتقدند كه
فرد لواط و زنا كننده، سنگسار مىشود، خواه همسر داشته يا نداشته باشد.براي اين كه لواط و زنا در ميان مسلمانان شايع نگردد كه در اثر اشاعه اهميت و قبح لواط و زنا از نظرها محو گردد در اسلام با اينكه براي اثبات هر موضوعي گواهي دو مرد عادل كافي است اما در موضوع اثبات زنا و لواط به گواهي دو نفر يا سه نفر ثابت نمي شود بلكه بر آنها جايز نيست گواهي دادن به لواط و زنا و اگر گواهي دادند بر آنها حد قذف ( نسبت زنا يا لواط به مسلمان دادن ) جاري مي شود. بلي اگر چهار مرد عادل با چشم خود (لواط و زنا ) دخول يا تفخيذ را ببينند مي توانند گواهي دهند و به گواهي آنها لواط و زنا ثابت مي شود و حد فاعل و مفعول ( لواط و زنا )جاري مي گردد.
در موضوع زنا و لواط تا سه مرتبه اقرار به لواط و زنا هم ثابت نميشود مگر اين كه چهار مرتبه تكرار كند و احتمال مزاح يا بيماري رواني يا چيز ديگر داده نشود.
اگر مسلماني به گناه زنا يا لواط آلوده شد فاش كردن كردار نارواي خود و اقرار به آن مكروه است
شريعت هاي آسماني متفقا با اين خوي نكوهيده به مبارزه پرداخته اند زيرا اساس بقاء اجتماع تناسل است و لواط و زنا مانع از آن است و در نتيجه لواط و زنا منكر اجتماع را در معرض فساد و زوال قرار مي دهد به علاوه ارتكاب لواط و زنا موجب مي شود كه روح مردانگي و زنانگی كودك از ميان برود و سر انجام از قيام به وظائف حياتي و اجتماعي كه مستلزم داشتن روخ مردانگي و زنانگی حقيقي است دور بماند.
جناب ناشناس
پاسخحذفپس ممکن بفرمایید که مسلمانان همجنس گرا اعم از زن و مرد که ترک عمل ناشایست لواط و مساحقه یا به قول شما زنا برای ایشان مقدور نمی باشد و از نظر علمی نیز لواط ،مساحقه، زنا انان طبیعی شناخته شده باید در طول عمر خود چه بکنند؟
محروم کردن این افراد از لواط و ... نوعی کج اندیشی در مقابل نیروی طبعت است که خداوند در نهان انان به ودیعه گذاشته است.
با اینگونه توضیحات به اصطلاح جامعه گرایانه سعی در نفی لواط و زنا کردن اب در هاون کوبیدن است. به جای اینگونه ژست های روشنفکرانه در جهت تقبیه عمل لواط و زنا و ... در جهت روشن کردن ذهن جامعه برای درک بیشتر اینگونه دوستان بکوشید.
دوستان گرامی... بسیاری از آنچه حدود می گویند و احکام وحشیانه ای بر آن قرار داده اند، ناشی از احادیث دروغین است که نه تنها ریشه در قرآن ندارند بلکه مخالف صریح قرآن هستند و با کلی دروغ و دغل به اسلام وارد شده است..... نمونه به شما بگویم حد زنا با زن محصنه که سنگسار است صد در صد مخالف قرآن است زیرا حکم زنا در مورد هر زن و مرد زناکار در آیه 2 سوره نور آمده که ده ضربه شلاق است! نه اعدام و نه آن هم سنگسار... یا حد مرتد که از دین برگشته را می کشند بهمچنین خلاف ده ها آیه و مدرک در قرآن است.... در ضمن بر اساس قرآن احکام مختلف اسلامی تنها در مورد مسلمانی که با اختیار خود اسلام آورده قابل اعمال است و در آیات مختلف بر آن مسئله تصریح شده مثلا در همان آیه 2 سوره نور مدارکی دال بر همین است که حکم تنها در مورد مسلم قابل اجراست... یعنی کسی که از قبل بر اساس اراده خود ایمان آورده وبعد زنامیکند به دینی که باور دارد پایبند نیست، و اینگونه احکام منافق زدا هستند زیرا اگر کسی آزاد باشد دین نداشته باشد، نمی آید بگوید من مسلمانم و بعد زنا کن! ... در نهایت هم چطور ممکن است قرآنی که در آیات بسیاری متعدد بر اختیاری بودن دین تأکید و حتی استدلال و اصرار دارد می تواند آحکامش را بر کسی که حتی در پذیرش اصل دین آزاد است تحمیل کرد؟ باور کنید اینها ناشی از این است که بعد 14 قرن گذشتن از صدر اسلام و پیدایش انواع فرقه های منحرف این چیزها بوجود آمده است... برای کسی که دنبال حقیقت است من دلیل بزرگی برای این حرفم دارم این است که حرفهای این مذاهب خلاف قرآنی است که دست می گیرند و فکر می کنند پیرو آننند پس شما هم تابع همین قرآن باشد، هم کتاب خداست و هم بهترین روش زندگی و امیدوام هوشیارانه تابع گروه های منحرف نباشید .... و به خاطر گروه های منحرف و تلاش کسانی که از این موقعیت برای تخریف چهره اسلام استفاده میکنند از خدا و خوشبختی خود دور نشوید... به امید خدا
پاسخحذف