آتئیستم ( بیخدایی یا خداناباوری یا الحاد ) در حالت کلی به معنای باور نداشتن بوجود هرگونه خدا یا آفریدگار است. ( عدم باور به وجود خدا به دلیل نبود شواهد و مدارک کافی )
آتئیست |
آتئیسم تنها یک بینش به جهان است. نه جهان بینی است، نه مکتب، نه دین و نه ایدئولوژی. برای همین است که آتئیست در کنار این بینش کلی خود یکی از جنبش های فلسفی و یا ایدئولوژی خاصی را در کنار آن بر می گزیند.
یک آتئیست می تواند:
اگزیستانسیالیست ( هستی گرا )
اومانیست ( انسان گرا )
لیبرالیست ( آزادیخواه )
سوسیالیست ( جامعه خواهی )
آنارشیست ( اقتدارگریزی )
مارکسیست
کمونیست ( مرام اشتراكي )
فمینیست ( برابری جنسیتی )
باشد.
یک آتئیست می تواند در روش فکری خود پراگماتیست ( عمل گرا )، یا راسیونالیست ( خرد گرا ) ، یا اسکپتیسیست ( شک گرا ) ، یا ساینتیسمیست ( علم گرا ) ، یا فیزیکالیست ( فیزیک گرا ) و از همه جالب تر و برای توجه برخی از دوستان آتئیست و دیندار؛ یک آتئیست می تواند آگنوستیک ( ندانم گرا ) باشد.
البته ندانم گرایی و شک گرایی یکی نیست. و البته بیشتر فیلسوفان آتئیست (مانند راسل ) ندانم گرا هم هستند، آنها در مقابل خدای ادیان آتئیست هستند و در برابر خدای آفریننده بدون دخالتگری اگنوستیک هستند.
آتئیسم لزوما انکار خدا نیست، فرد آتئیست می تواند به سادگی تنها بخاطر اینکه دلایل وجودی خدا را قانع کننده ندانسته باشد خداناباور باشد . این چنین بینشی نیاز به اثبات خداناباوری خود ندارد.
لزومی ندارد یک آتئیست برای اثبات درستی خود، عدم وجود خدایان را اثبات کند.
همانطور که خیلی از مردم بطور عامیانه و تنها با یک حس درونی و بدون هیچ دلیل منطقی - فلسفی خداباورند، خداناباوری هم می تواند حسی و بدون دلیل باشد.
اگر خداناباوری برای بینش خود دلیل نداشته باشد در خانه آخر می شود مانند عموم خداباوران و این هیچ ایرادی بر او نمی آورد. تنها بینش او را غیرفلسفی و عامیانه می کند، همین.
شاید بهتر باشد که بگوییم آتئیست بودن و رها از هرگونه خرافه و پیشفرض غلط بودن شرط لازم روشنفکری است، اما شرط کافی آن نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر