به فرایند تغییر گونه های زنده جانداران طی زمان و در طول نسل ها فرگشت یا تکامل یا دگرگونش گفته میشود.
فرگشت طبيعت شاخه وسيعی از علم زيست شناسی است كه در آن چگونگی پيدايش موجودات مختلف و تغيير و تحولات صورت گرفته در آنها را توضيح میدهد.
تغییرات در این ژنها ( منظور از تغییرات همان جهش است ) میتواند ویژگی های جدید در فرزندان تولید کند. اگر این ویژگیهای جدید باعث بشود که فرزندها بهتر بتوانند با محیط خارجی وفق پیدا کنند ، در زنده ماندن و تولید مثل موفق تر خواهند بود و فرزندان بیشتری خواهند داشت و اطلاعات برتر خود را از طریق ژن ها به نسل بعد منتقل می کنند (مثل انتقال تجربیات از پدر به فرزند ولی به طرز ناخودآگاه). به این فرایند انتخاب طبیعی گفته شده، و باعث میشود که ویژگیهایی که مفید هستند جاودان شوند. در طول نسلهای فراون، یک جمعیت میتواند آنقدر ویژگیهای جدید کسب کند که به یک گونه جدید از موجودات تبدیل شود.
در نگاه اول شايد پذيرفتن اين موضوع که همه موجودات از جد مشتركی به وجود آمده اند، محال و غيرقابل باور به نظر برسد، همچنان كه اگر به فردی ناآگاه از فناوري های روز دنيا بگوييم که ميتوان با مقداری سيم، خازن و ديود با افرادي در فاصله صدها کيلومتري ارتباط برقرار نمود، موضوع در ابتدا برايش غير قابل باور است.
اما اگر او را به تدريج با سير تحول وسايل الكترونيكی مانند تلفن، كامپيوتر و اينترنت آشنا سازيم، درك اين موضوع برايش آسان میشود.
تا اواسط قرن 19 ميلادي، عموم مردم بر اين باور بودند که زمين و تمام موجودات زنده به شکل ناگهاني به وجود آمده اند.
اين نظر ريشه در باورهاي ديني مردم داشت. آنان چنين مي پنداشتند که همة موجودات گياهان و جانوران به طور جداگانه و طي تنها شش روز خلق شدهاند.
البته در آن زمان برخي دانشمندان به نوعي با يکديگر ارتباط به اين فکر افتاده بودند که حيوانات داراي ويژگيهاي يکساني هستند و احتمال دارند، اما هيچ كدام دلايل و شواهدی برای اثبات ادعای خود نداشتند و نميتوانستند به قاطعيت نظرات خود را در جوامع علمی ابراز كنند .
تا اینکه نظریه تکامل ، فرگشت یا دگرگونش در سال ۱۲۳۸ هجری شمسی ( ۱۸۵۹ میلادی) و با انتشار کتاب «منشا انواع » توسط چارلز داروین منتشر شد.
این کتاب حاصل تحقیقات جواني به نام چارلز داروين در سال 1831 ميلادی است که در آن زمان دانشجوي رشتة طبيعت شناسي دانشگاه کمبريج انگلستان بود، تصميم گرفت همراه يک کشتي نقشه برداري به دور دنيا سفر کند.
چهار سال بعد کشتي آنها وارد جزاير ناشناخت گالپاگوس در غرب کشور اکوادور کنوني شد. داروين در آنجا موجوداتي را ديد که تا آن زمان در هيچ کجاي دنيا مشاهده نشده بودند. مارمولکهاي خاردار ايگوآنا، مرغهاي ماهيخوار با پاهاي آبي رنگ و لاکپشتهاي عظيم الجثه تنها بخشي از موجودات چارلز داروين، مردي که با اعالم نظرية انتخاب عجيب ساکن در آن جزاير بودند.
داروين در اين مجمع الجزاير متوجه شد لاک پشت هايي که ساکن جزاير پرآب هستند با لاک حيوانات از همان گونه که در جزاير کم آب زندگي ميکنند، تفاوت دارد.
داروين همچنين مشاهده کرد که منقار سهرههايي که در جزاير پر از درختهاي ميوه زندگي ميکنند، با منقار سهرههايي از همان گونه که در جزاير کم درخت مجاور ساکن هستند، تفاوت اندکي دارد. در اينجا بود که سؤال مهمي در ذهن داروين جوان جوانه زد :
آيا با توسعة اين اختلاف های به ظاهر کوچک که در ميان جانوران يک گونه در جزاير مختلف وجود دارند، احتمال دارد که پس از طي هزاران يا ميليونها سال، به غير گونه جاندار منجر گردند؟
داروين پس از بازگشت از سفر، به تحقيقات خود ادامه داد و 20 سال از عمرش را براي يافتن پاسخ قانع کننده سوالاتش صرف کرد و سرانجام به پاسخ رسيد :
داروین نظریه اش را بر پایه پنج مشاهده زیر قرار داد:
1 . اگر تمامی افراد در یک گونه از موجود ات بصورت موفقیت آمیزی تولید مثل کنند، جمعیت آن گونه بصورت غیر قابل کنترلی افزایش مییابد. ( در نتیجه بدلیل رقابت بر سر غذا و زیستگاه که به آن تنازع بقاع می گویند، فقط افرادی که قدرت انطباق بیشتری با محیط دارند زنده مانده و شانس زندگی و تولید مثل خواهند داشت و فرزندان آنها نسل بعد را خواهند ساخت. به این ترتیب نسل بعد قوی تر و متکامل تر خواهد بود. )
2 . جمعیتها ( تعداد افراد یک گونه ) گرایش دارند که تقریباً از یک سال تا سال بعد ثابت بمانند.
3 . منابع طبیعی ( مثل غذا، آب، زیستگاه و قلمرو، وسایل آشیانه سازی ) محدود هستند.
4 . هیچ دو فردی از یک گونه دقیقاً یکسان نیستند. ( این تفاوت ها زمینه ساز تکامل در نسل بعدی اند. به این معنی که افرادی که ویژگی های مطلوب تری دارند و انطباق بهتری با محیط دارند، بیشتر زندگی کرده و فرزندان بیشتری خواهند داشت. اگر همه افراد مثل هم بودند افراد نسل های متمادی شبیه هم بوده وتکاملی در کار نبود. )
5 . میزان زیادی از این تغییرات در یک جمعیت میتواند به فرزندها برسد.
داروین به دلیل ترس از افکار مذهبی کلیسا چهارده سال نظریه خود را منتشر نکرد تا اینکه نامه ای از آلفرد والاس دریافت کرد که حاوی نظریه ای تقریباً مشابه بود.
این مسله منجر به انتشار هر دو نظریه با هم شد. والاس و داروین هر دو تاریخ را مانند یک درخت خانواده میدیدند، که سر دوشاخه درخت یک جد مشترک قرار دارد.
نوک شاخه ها گونه های مدرن، و شاخه ها اجداد مشترکی که بین گونه ها مختلف مشترک است را نشان می دهد. به بیان ساده داروین بیان کرد که تمام موجودات زنده از یک نیای مشترک (جد مشترک) مشتق شده و تکامل یافته اند، و این به معنای این است که کل حیات می بایست ناشی از تکامل شکل های اولیه محدودی از حیات (و شاید تنها یک شکل اولیه از حیات) باشد. او این فراید را « نزول با اصلاحات » نامید.
فرگشت طبيعت شاخه وسيعی از علم زيست شناسی است كه در آن چگونگی پيدايش موجودات مختلف و تغيير و تحولات صورت گرفته در آنها را توضيح میدهد.
داروين و نظريه انتخاب طبيعي |
تغییرات در این ژنها ( منظور از تغییرات همان جهش است ) میتواند ویژگی های جدید در فرزندان تولید کند. اگر این ویژگیهای جدید باعث بشود که فرزندها بهتر بتوانند با محیط خارجی وفق پیدا کنند ، در زنده ماندن و تولید مثل موفق تر خواهند بود و فرزندان بیشتری خواهند داشت و اطلاعات برتر خود را از طریق ژن ها به نسل بعد منتقل می کنند (مثل انتقال تجربیات از پدر به فرزند ولی به طرز ناخودآگاه). به این فرایند انتخاب طبیعی گفته شده، و باعث میشود که ویژگیهایی که مفید هستند جاودان شوند. در طول نسلهای فراون، یک جمعیت میتواند آنقدر ویژگیهای جدید کسب کند که به یک گونه جدید از موجودات تبدیل شود.
مرغ ماهی خوار با پاهای آبی رنگ |
اما اگر او را به تدريج با سير تحول وسايل الكترونيكی مانند تلفن، كامپيوتر و اينترنت آشنا سازيم، درك اين موضوع برايش آسان میشود.
تا اواسط قرن 19 ميلادي، عموم مردم بر اين باور بودند که زمين و تمام موجودات زنده به شکل ناگهاني به وجود آمده اند.
اين نظر ريشه در باورهاي ديني مردم داشت. آنان چنين مي پنداشتند که همة موجودات گياهان و جانوران به طور جداگانه و طي تنها شش روز خلق شدهاند.
البته در آن زمان برخي دانشمندان به نوعي با يکديگر ارتباط به اين فکر افتاده بودند که حيوانات داراي ويژگيهاي يکساني هستند و احتمال دارند، اما هيچ كدام دلايل و شواهدی برای اثبات ادعای خود نداشتند و نميتوانستند به قاطعيت نظرات خود را در جوامع علمی ابراز كنند .
تا اینکه نظریه تکامل ، فرگشت یا دگرگونش در سال ۱۲۳۸ هجری شمسی ( ۱۸۵۹ میلادی) و با انتشار کتاب «منشا انواع » توسط چارلز داروین منتشر شد.
این کتاب حاصل تحقیقات جواني به نام چارلز داروين در سال 1831 ميلادی است که در آن زمان دانشجوي رشتة طبيعت شناسي دانشگاه کمبريج انگلستان بود، تصميم گرفت همراه يک کشتي نقشه برداري به دور دنيا سفر کند.
چهار سال بعد کشتي آنها وارد جزاير ناشناخت گالپاگوس در غرب کشور اکوادور کنوني شد. داروين در آنجا موجوداتي را ديد که تا آن زمان در هيچ کجاي دنيا مشاهده نشده بودند. مارمولکهاي خاردار ايگوآنا، مرغهاي ماهيخوار با پاهاي آبي رنگ و لاکپشتهاي عظيم الجثه تنها بخشي از موجودات چارلز داروين، مردي که با اعالم نظرية انتخاب عجيب ساکن در آن جزاير بودند.
داروين در اين مجمع الجزاير متوجه شد لاک پشت هايي که ساکن جزاير پرآب هستند با لاک حيوانات از همان گونه که در جزاير کم آب زندگي ميکنند، تفاوت دارد.
داروين همچنين مشاهده کرد که منقار سهرههايي که در جزاير پر از درختهاي ميوه زندگي ميکنند، با منقار سهرههايي از همان گونه که در جزاير کم درخت مجاور ساکن هستند، تفاوت اندکي دارد. در اينجا بود که سؤال مهمي در ذهن داروين جوان جوانه زد :
آيا با توسعة اين اختلاف های به ظاهر کوچک که در ميان جانوران يک گونه در جزاير مختلف وجود دارند، احتمال دارد که پس از طي هزاران يا ميليونها سال، به غير گونه جاندار منجر گردند؟
داروين پس از بازگشت از سفر، به تحقيقات خود ادامه داد و 20 سال از عمرش را براي يافتن پاسخ قانع کننده سوالاتش صرف کرد و سرانجام به پاسخ رسيد :
انتخاب طبيعی ..!
داروین نظریه اش را بر پایه پنج مشاهده زیر قرار داد:
1 . اگر تمامی افراد در یک گونه از موجود ات بصورت موفقیت آمیزی تولید مثل کنند، جمعیت آن گونه بصورت غیر قابل کنترلی افزایش مییابد. ( در نتیجه بدلیل رقابت بر سر غذا و زیستگاه که به آن تنازع بقاع می گویند، فقط افرادی که قدرت انطباق بیشتری با محیط دارند زنده مانده و شانس زندگی و تولید مثل خواهند داشت و فرزندان آنها نسل بعد را خواهند ساخت. به این ترتیب نسل بعد قوی تر و متکامل تر خواهد بود. )
2 . جمعیتها ( تعداد افراد یک گونه ) گرایش دارند که تقریباً از یک سال تا سال بعد ثابت بمانند.
چارلز داروین |
3 . منابع طبیعی ( مثل غذا، آب، زیستگاه و قلمرو، وسایل آشیانه سازی ) محدود هستند.
4 . هیچ دو فردی از یک گونه دقیقاً یکسان نیستند. ( این تفاوت ها زمینه ساز تکامل در نسل بعدی اند. به این معنی که افرادی که ویژگی های مطلوب تری دارند و انطباق بهتری با محیط دارند، بیشتر زندگی کرده و فرزندان بیشتری خواهند داشت. اگر همه افراد مثل هم بودند افراد نسل های متمادی شبیه هم بوده وتکاملی در کار نبود. )
5 . میزان زیادی از این تغییرات در یک جمعیت میتواند به فرزندها برسد.
داروین به دلیل ترس از افکار مذهبی کلیسا چهارده سال نظریه خود را منتشر نکرد تا اینکه نامه ای از آلفرد والاس دریافت کرد که حاوی نظریه ای تقریباً مشابه بود.
این مسله منجر به انتشار هر دو نظریه با هم شد. والاس و داروین هر دو تاریخ را مانند یک درخت خانواده میدیدند، که سر دوشاخه درخت یک جد مشترک قرار دارد.
نوک شاخه ها گونه های مدرن، و شاخه ها اجداد مشترکی که بین گونه ها مختلف مشترک است را نشان می دهد. به بیان ساده داروین بیان کرد که تمام موجودات زنده از یک نیای مشترک (جد مشترک) مشتق شده و تکامل یافته اند، و این به معنای این است که کل حیات می بایست ناشی از تکامل شکل های اولیه محدودی از حیات (و شاید تنها یک شکل اولیه از حیات) باشد. او این فراید را « نزول با اصلاحات » نامید.