تاریخ الرسل و الملوک که نگارش ان در سال ۳۰۲ هجری از سوی مورخ و مفسر نامی ایران زمین " محمد بن جریر طبری " پایان پذیرفت از جمله مشهورترین ، مهمترین و ارزشمندترین مجموعه های مفصل تاریخ عمومی اسلام به شمار می اید . در تاریخ طبری ، غالبا روایتها و گزارشهای مختلفی که درباره رویدادها وجود داشته ذکر شده و البته دقیقا به همین سبب است که این کتاب در مقام مقایسه با سایر کتابهای تاریخی نگاشته شده در سده های نخستین اسلامی از جامعیت افزون برخوردار است .
آنچه روشن است ، تاریخ الرسل و الملوک طبری و شیوه نگارش روایی خاص ان موجب شد تا بیشتر علما و دانشمندانی که پس از عهد طبری به نگارش تاریخ روی اوردند ؛ تاریخ وی را سرمشق و الگو قرار دهند و تلاش کنند اثار خویش را به سبک و سیاق به کار رفته در کتاب او پدید اورند . در حقیقت ؛ شیوه مورد کابرد طبری ؛ این دانشمند نامدار مسلمان ؛ چنان مقبول نویسندگان و تاریخنگاران وافع شد که حتی قرنها بعد نیز شیوه او مورد اقبال گسترده قرار داشت. به عنوان نمونه ؛ خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی ؛ سیاستمدار و اندیشمند عهد فرمانروایی ایلخانان ؛ چهار قرن بعد از طبری ؛ برای نگارش کتاب ارزشمند خود ؛ جامع التواریخ ؛ که به تعبیر تاریخ پژوهی چون دیوید مورگان ؛ اهمیت و تاریخنگاری عصر مغول مدیون و مرهون وجود ان است از سبک طبری تاثیر پذیرفت و همچنین ؛ پژوهشگری چون جان بویل ؛ ان را دایره المعارف تاریخی خوانده و البته بزرگی چون دکتر زرین کوب از ان به عنوان عظیم ترین و جسورانه ترین طرح در تاریخ نویسی مسلمانان و نیای فراموش شده تواریخ امروز کمبریچ یاد کرده است ؛ از سیوه ای بهره جست که پیشتر طبری به کار برده بود .
تاریخ الرسل و الملوک همچنین ماخذ عمده تمام کسانی واقع شد که بعد از طبری برای تالیف تاریخ ایران و اسلام اهتمام ورزیدند . به عنوان نموه ؛ ابوعلی مسکویه رازی که اهل فلسفه و حکمت بود و تاریخ را به منزله اینه عبرت تلقی می کرد در قرن پنجم هجری برای نگارش کتاب ؛ تجارب الامم و تعاقب الهمم ؛ از تاریخ طبری بهره گرفت . عزالدین علی بن اثیر نیز در قرن هفتم هجری برای نگارش کتاب ؛ الکامل فی التاریخ ؛ که خود تاریخ عمومی مفصل و مشهوری است ؛ از تاریخ الرسل و الملوک طبری سود جست . در حقیقت ؛ منبع اصلی و مرجع عمده مورد استفاده ابن اثیر برای نگارش تاریخ سده های نخستین اسلامی ؛ تاریخ طبری ؛ بود . این نکته ای است که ابن اثیر خود در اغاز کتاب خویش به ان اساره کرده و صراحتا اذعان داشته که کتاب طبری محل رجوع و مورد اعتماد او بوده است ؛ البته نیاز به یاداوری است که ابن اثیر در ذکر روایات مختلف و گزارشهای گوناگون ؛ روش طبری را رعایت نکرده ؛ بلکه کاملترین روایت و گزارش را نگاشته یا انکه روایاتی را که به نظر او درست تر بوده یا انچه خود از منابع دیگر یافته ؛ ذکر کرده است .
از دیگر سوی ؛ تاریخ طبری از چنان جامعیت و مقبولیتی برخوردار شد که بسیاری از تاریخنگاران را وادار کرد در سده های متمادی بر ان ذیل ها و تکمله هایی بنویسند . به عنوان نمونه ؛ ابومحمد عبدالهه بن محمد فرغانی ؛ در قرن چهارم هجری تکمله ای بر تاریخ طبری نگاشت حوادث رخ داده تا سال ۳۱۲ هجری را بیان کرد . عریب بن سعد کاتب قرطبی نیز در ذیلی که بر تاریخ طبری نوشت ؛ از حوادث رخ داده در فاصله سالهای ۳۶۵-۳۰۲ هجری یاد کرد . محمد بن عبدالملک همدانی نیز در تکمله ای که بر تاریخ طبری نگاشت و ان را تکمله تاریخ الطبری نام نها ؛ رویدادها را تا سال ۴۸۷ هجری دنبال کرد . انچه روشن است به غیر از این بزرگان ؛ تاریخنگارانی دیگر همچون ثابت بن سنان در قرن چهارم ؛ هلال بن محسن صابی و محمد بن هلال بن محسن صابی در سده پنجم ؛ محمد بن عبدالملک و نجم الدین صالح ایوبی در قرون ششم و هفتم هجری نیز تاریخ طبری را تا حوادث روزگار خود تکمیل کردند .
گفتنی است که اعتبار بسیار تاریخ الرسل و الملوک طبری سبب شد تا بسیاری از دانشمندان به تلخیص ان و همچین بسیاری دیگر از علما به ترجمه ان به زبانهای دیگر روی اورند . از جمله کسانی که به تلخیص تاریخ طبری پرداختند ؛ می توان به محمد بن سلیمان هاشمی و ابوالحسن شمشاطی اشاره کرد . در سده هفتم هجری نیز جرجیس نصرانی مشهور به مکین بن الامد ؛ تاریخ طبری را هم تلخیص و هم تکمیل کرد که البته بعدها بخشی از ان توسط ؛ ارپینوس ؛ به لاتین و از سوی ؛ وایته ؛ به فرانسه ترجمه شد .
تاریخ الرسل و الملوک طبری همچنین در روزگار فرمانروایی خاندان سامانی ؛ که به تعبیری عصر طلایی ایران بعد از اسلام از نظر توجه به علم و فرهنگ بود ؛ به دستور امیر منصور بن نوح و از سوی وزیر بادرایت و خردمند او ؛ ابوعلی محمد بن عبدالله بلعمی ؛ با حذف روایتهای مکرر و سلسله اسناد و افزودن پاره ای مطالب نوین و همچنین برخی تصرفات به پارسی ترجمه شد . نیازمند یادکردن است که در قرون ۹ و ۱۰ هجری نیز دو ترجمه به زبان ترکی از روی تاریخ بلعمی انجام گرفت .
به هرحال در اهمیت و ارزش افزون تاریخ الرسل و الملوک طبری همان بس که فردی چون ابن خلدون ؛ که دارای برداشتی متفاوت با همه تاریخنگاران پیش از خود بود و به تقریب بر همه انها نقدها و ایرادهایی روا می داشت و همچنین همواره می کوشید وقایع تاریخی را از طریق طرح و تدوین علمی و مبتنی بر اصول صحیح نقادی درک و تفسیر کند ؛ در کتابهاب مقدمه و العبر خود از محمد بن جریر طبری با احترام بسیار یاد کرده و او را به عنوان مورخ و محدث ستوده است . این ارج و احترام او برای طبری چندان بود که هنگامیکه با امیر تیمور گورکان ؛ موسس سلسله گورکانی ؛ به گفتگو و مباحثه نشست برای سندیت بخشیدن به گفتار خویش بیان داشت که « من به استناد قول طبری با شما بحث می کنم . »
قرآن کتاب دین اسلام و بر باور مسلمانان «معجزه محمد» است. «قرآن» که از ریشهٔ «قرء» گرفته شدهاست، در واژه به معنی «جمع نمودن، فراهم آوردن، سال و همچنین خواندن» است. در سوره علق به این معنی اشاره میشود. در باور مسلمانان، قرآن در یک دورهٔ ۲۳ ساله از جانب الله و از طریق جبرئیل بر محمد، که او را آخرین پیامبر میخوانند، فرو فرستاده شده است. مجموع این فرو فرستادهها (وحی) به شکل کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد.
قرآن دارای ۳۰ جزء قرآن دارای ۱۱۴ سوره قرآن دارای ۶۲۳۶ عدد کوفی قرآن دارای ۶۲۲۶ عدد شامی قرآن دارای ۶۲۱۴ عدد مدنی قرآن دارای ۶۲۰ عدد بصری
مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و از قرآن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد میکنند. قرآن، خود را به عنوان «لوح حفاظت شده» «اللَوح المحفوظ» میخواند.
آیه در قرآن :
آیه در واژه به معنی نشانه است و در اصطلاح کوچک ترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفته است. یک آیه در قرآن میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶ تا است. برخی آیات در قرآن مانند آیهٔ نور در قرآن (نور، ۳۵)، آیه الکرسی در قرآن، آیهٔ تطهیر در قرآن (احزاب، ۳۳)، آیه ولایت در قرآن (مائده، ۵۵) و آیهٔ حجاب در قرآن (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند. بنابه اعتقاد مسلمانان اولین آیاتی که بر پیامبر اسلام در قرآن نازل شدند، 5 آیه اول از سوره علق بود. مسلمانان باور دارند ترتیب آیات قرآن توسط محمد طبق وحی تنظیم شده است. عده ای از دانشمندان مسلمان معتقدند که برخی آیات در قرآن نظیر آیهٔ «اکمال دین» (مائده، ۳) به هنگام گردآوری و تدوین از جای اصلی خود در قرآن خارج شده اند. متن قرآن به ظاهر بدون آغاز، میانه و پایان است. ساختار قرآن غیرخطی و مانند یک تار عنکبوت است شماری از منتقدین قرآن به موارد حشو، فقدان پیش زمینه و استمرار در آیههای قرآن اشاره کردهاند.
سوره در قرآن :
سوره در واژه به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است در برگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحیم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. اهل سنت «بسم الله» را در قرآن جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفته است؛ مانند در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی). قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره در قرآن ممکن است یک یا چند نام داشته باشد که معمولاً از کلمه ای از آن سوره و یا واقعه ای مربوط به آن گرفته شده اند . برخی معتقدند ترتیب سورهها در قرآن توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که سورهها در قرآن به هنگام گرد آوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فرو فرستاده شده در مکه) و مدنی (فرو فرستاده شده در مدینه) تقسیم میشوند. سورهها در قرآن لزوماً وحدت موضوعی ندارند.
دیگر تقسیم بندیها در قرآن :
قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء قرآن از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شده است و احزاب در قرآن به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء در قرآن را به ۴ حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب در قرآن داریم). فارسی زبانان یک ربع از قرآن را هفتک و یک هفتم آن را هفت یک مینامیدند. در برخی مکتب های قدیم، کودکان نخست هفتک قرآن را بدون دانستن معنی حفظ می کردند و بعد به بقیه امور حفظی و معانی میرسیدند.
فهرست سورههای قرآن:
ترتیب نزول سورهها بر طبق روایت ابن عباس و تکمیل آن مطابق روایت جابر بن زید، با تصحیح از روی چند نسخه مختلف آمده است.
ردیف
نام سوره
شمار آیه ها
ترتیب نزول
محل نزول
۱
فاتحه
۷
۵
مکه
۲
بقره
۲۸۶
۸۷
مدینه
۳
آل عمران
۲۰۰
۸۹
مدینه
۴
نساء
۱۷۶
۹۲
مدینه
۵
مائده
۱۲۰
۱۱۳
مدینه
۶
انعام
۱۶۵
۵۵
مکه
۷
اعراف
۲۰۶
۳۹
مکه
۸
انفال
۷۵
۸۸
مدینه
۹
توبه
۱۲۹
۱۱۴
مدینه
۱۰
یونس
۱۰۹
۵۱
مکه
۱۱
هود
۱۲۳
۵۲
مکه
۱۲
یوسف
۱۱۱
۵۳
مکه
۱۳
الرعد
۴۳
۹۶
مدینه
۱۴
ابراهیم
۵۲
۷۲
مکه
۱۵
حجر
۹۹
۵۴
مکه
۱۶
نحل
۱۲۸
۷۰
مکه
۱۷
اسراء
۱۱۱
۵۰
مکه
۱۸
کهف
۱۱۰
۶۹
مکه
۱۹
مریم
۹۸
۴۴
مکه
۲۰
طه
۱۳۵
۴۵
مکه
۲۱
انبیاء
۱۱۲
۷۳
مکه
۲۲
حج
۷۸
۱۰۴
مدینه
۲۳
مؤمنون
۱۱۸
۷۴
مکه
۲۴
نور
۶۴
۱۰۳
مدینه
۲۵
فرقان
۷۷
۴۲
مکه
۲۶
شعراء
۲۲۷
۴۷
مکه
۲۷
نمل
۹۳
۴۸
مکه
۲۸
قصص
۸۸
۴۹
مکه
۲۹
عنکبوت
۶۹
۸۵
مکه
۳۰
روم
۶۰
۸۴
مکه
۳۱
لقمان
۳۴
۵۷
مکه
۳۲
سجدة
۳۰
۷۵
مکه
۳۳
احزاب
۷۳
۹۰
مدینه
۳۴
سبأ
۵۴
۵۸
مکه
۳۵
فاطر
۴۵
۴۳
مکه
۳۶
یس
۸۳
۴۱
مکه
۳۷
صافات
۱۸۲
۵۶
مکه
۳۸
ص
۸۸
۳۸
مکه
۳۹
زمر
۷۵
۵۹
مکه
۴۰
غافر
۸۵
۶۰
مکه
۴۱
فصلت
۵۴
۶۱
مکه
۴۲
شوری
۵۳
۶۲
مکه
۴۳
زخرف
۸۹
۶۳
مکه
۴۴
دخان
۵۹
۶۴
مکه
۴۵
جاثیة
۳۷
۶۵
مکه
۴۶
احقاف
۳۵
۶۶
مکه
۴۷
محمد
۳۸
۹۵
مدینه
۴۸
فتح
۲۹
۱۱۲
مدینه
۴۹
حجرات
۱۸
۱۰۷
مدینه
۵۰
ق
۴۵
۴۳
مکه
۵۱
ذاریات
۶۰
۶۷
مکه
۵۲
طور
۴۹
۷۶
مکه
۵۳
نجم
۶۲
۲۳
مکه
۵۴
قمر
۵۵
۳۷
مکه
۵۵
الرحمن
۷۸
۹۷
مدینه
۵۶
واقعه
۹۶
۴۶
مکه
۵۷
حدید
۲۹
۹۴
مدینه
۵۸
مجادله
۲۲
۱۰۶
مدینه
۵۹
حَشر
۲۴
۱۰۱
مدینه
۶۰
ممتحنه
۱۳
۹۱
مدینه
۶۱
صف
۱۴
۱۱۱
مدینه
۶۲
جمعه
۱۱
۱۰۹
مدینه
۶۳
منافقون
۱۱
۱۰۵
مدینه
۶۴
تغابن
۱۸
۱۱۰
مدینه
۶۵
طلاق
۱۲
۹۹
مدینه
۶۶
تحریم
۱۲
۱۰۸
مدینه
۶۷
ملک
۳۰
۷۷
مکه
۶۸
قلم
۵۲
۲
مکه
۶۹
حاقه
۵۲
۷۸
مکه
۷۰
معارج
۴۴
۷۹
مکه
۷۱
نوح
۲۸
۷۱
مکه
۷۲
جن
۲۸
۴۰
مکه
۷۳
مزمل
۲۰
۳
مکه
۷۴
مدثر
۵۶
۴
مکه
۷۵
قیامه
۴۰
۳۱
مکه
۷۶
انسان
۳۱
۹۸
مدینه
۷۷
مرسلات
۵۰
۳۳
مکه
۷۸
نبأ
۴۰
۸۰
مکه
۷۹
نازعات
۴۶
۸۱
مکه
۸۰
عبس
۴۲
۲۴
مکه
۸۱
تکویر
۲۹
۷
مکه
۸۲
انفطار
۱۹
۸۲
مکه
۸۳
مطففین
۳۶
۸۶
مکه
۸۴
انشقاق
۲۵
۸۳
مکه
۸۵
بروج
۲۲
۲۷
مکه
۸۶
طارق
۱۷
۳۵
مکه
۸۷
اعلی
۱۹
۸
مکه
۸۸
غاشیه
۲۶
۶۸
مکه
۸۹
فجر
۳۰
۱۰
مکه
۹۰
بلد
۲۰
۳۵
مکه
۹۱
شمس
۱۵
۲۶
مکه
۹۲
لیل
۲۱
۹
مکه
۹۳
ضحی
۱۱
۱۱
مکه
۹۴
شرح
۸
۱۲
مکه
۹۵
تین
۸
۲۸
مکه
۹۶
علق
۱۹
۱
مکه
۹۷
قدر
۵
۲۵
مکه
۹۸
بینه
۸
۱۰۰
مدینه
۹۹
زلزال
۸
۹۳
مدینه
۱۰۰
عادیات
۱۱
۱۴
مکه
۱۰۱
قارعة
۱۱
۳۰
مکه
۱۰۲
تکاثر
۸
۱۶
مکه
۱۰۳
عصر
۳
۱۳
مکه
۱۰۴
همزه
۹
۳۲
مکه
۱۰۵
فیل
۵
۱۹
مکه
۱۰۶
قریش
۴
۲۹
مکه
۱۰۷
ماعون
۷
۱۷
مکه
۱۰۸
کوثر
۳
۱۵
مکه
۱۰۹
کافرون
۶
۱۸
مکه
۱۱۰
نصر
۳
۱۰۲
مدینه
۱۱۱
مسد
۵
۶
مکه
۱۱۲
اخلاص
۴
۲۲
مکه
۱۱۳
فلق
۵
۲۰
مکه
۱۱۴
ناس
۶
۲۱
مکه
تفسیر به معنای توضیح دادن مطلبی است تا قابل فهم گردد و اصطلاحاً
به شرحهایی که بر قرآن نوشته میشود، اطلاق میگردد. اولین تفسیر مکتوب و
مدون قرآن، تفسیر محمد بن جریر طبری است.
سده اول
تفسیر سعید ابن جبیر (وفات ۹۴ یا ۹۵ ه.ق.): قدیمی ترین تفسیری که از آن نشانی در دست است.
تفسیر مجاهد بن جبر (وفات ۱۰۴ ه.ق): پس از تفسیر بن جبیر، قدیمی ترین تفسیری است که از آن نشانی در دست است.
تفسیر ابن مسعود
فضائل القرآن
تفسیر میثم التمار
تفسیر علقمة
تفسیر ابن عباس
نقط القرآن
تفسیر جابر انصاری
تفسیر ابوالعالیة رفیع
تفسیر ابوصالح
سده دوم
تفسیر عکرمه
تفسیر مجاهد
تفسیر سعید مخزومی
تفسیر طاووس یمانی
تفسیر عطیه عوفی
تفسیر ابی الجارود
تفسیر قتادة
تفسیر زید شهید
تفسیر عاصم
تفسیر سدی
تفسیر جابر الجعفی
تفسیر ابن ابی شعبه
تفسیر ابن ابی هند
تفسیر القرآن
تفسیر الاحمسی
تفسیر زید عدوی
تفسیر فضیل بصری
تفسیر محمد بن فرات
آیات الاحکام، تفسیر احکام القرآن
تفسیر (منسوب به) امام جعفر صادق
التحریف و التبدیل
تفسیر ابی حمزة الثمالی
تفسیر ابن ابی زیاد
تفسیر الاعمش
تفسیر ابی بصیر
تفسیر(های) مقاتل بن سلیمان
تفسیر ابومریم انصاری
تفسیر فضیل رسانی
تفسیر منخل
تفسیر حسن مروزی
تفسیر هاشمی
تفسیر ابن زیات کوفی
تفسیر علی بن حمزه
تفسیر جوالیقی
تفسیر سدی صغیر
تفسیر وهیب
تفسیر معانی القرآن
تفسیر احمد بن صبیح (تفسیر ابن صبیح)
تفسیر ابی روق
غریب القرآن
تفسیر الهلالی
سده سوم
تفسیر بطائنی
تفسیر ابی جنادة سلولی (تفسیر القراآت)
ثواب القرآن
المصابیح فیما نزل من القرآن فی اهل البیت
الای التی نزلت فی اقوام باعیانهم
تفسیر الواقدی
تفسیر الفراء
تفسیر یونس
تفسیر یقطینی
تفسیر ابن همام صنعانی
تفسیر ابن ابی عمیر
تفسیر ابن دکین
تفسیر البرقی الکبیر
تفسیر ابن اورمة
تفسیر ابن فضال کبیر
تفسیر ابن محبوب
تفسیر ابن مهزیار
جامع التفسیر (جوامع التفسیر)
الناسخ و المنسوخ
تفسیر کندی (تفسیر ابن اسباط)
تفسیر سوره یس
تفسیر مازنی
تفسیر ابن وضاح
تفسیر ابن الصلت
تفسیر (منسوب به) امام علی الهادی عسکری
ثواب القرآن
تفسیر معلی
تفسیر ابومحمد اهوازی
تفسیر (منسوب به) امام حسن عسکری
تفسیر عیاشی
تفسیر فضل بن شاذان
القراءآت، تفسیر التنزیل و التحریف
تفسیر ابن فضال صغیر
نوادر علم القرآن
تفسیر برقی صغیر
تفسیر محمد بن العباس
تفسیر القرآن العظیم
تفسیر ابی حنیفه دینوری
تفسیر ثقفی
تفسیر حبری
معانی القرآن
تفسیر آیة الکرسی
تفسیر خزاز
فضل القرآن
سده چهارم
تفسیر الغاضری
اعجاز القرآن
تفسیر فرات کوفی
تفسیر قمی
التنزیه و ذکر متشابه القرآن (تفسیر النوبختی)
تفسیر قتیبه
تفسیر کعبی
جامع التاویل لمحکم التنزیل
تفسیر ابی زید بلخی
تفسیر ابن عبدک
تفسیر ابن ابی الثلج
تفسیر ابن الحجام
تفسیر ابن بابویه
تفسیر دیلمی
معانی القرآن (تفسیر صابونی)
تفسیر الجلودی
تفسیر ابن عقدة
الشامل فی علم القرآن (تفسیر صولی)
تفسیر نعمانی
تفسیر ابن ولید
تفسیر ابومنصور صرام
آیات الاحکام (تفسیر احکام القرآن)
تفسیر ابن دؤل قمی
ثواب القرآن
اعراب ثلاثین سورة من القرآن الکریم
تفسیر الطارقیة
غریب القرآن
تفسیر ابوعلی فارسی
تفسیر کبیر صدوق (تفسیر الجامع الکبیر)
امثال القرآن
تفسیر رمانی
تفسیر ابوالفرج نهروانی (تفسیر الکبیر)
جامع التاویل
سده پنجم
التبیان فی تفسیر القرآن اثر شیخ طوسی
سده ششم
مجمع البیان فی تفسیر القرآن اثر شیخ طبرسی
جوامع الجامع اثر شیخ طبرسی
سده دهم
زبدة التفاسیر اثر ملا فتح الله بن شکر الله شریف کاشانی، تفسیر روایی
سده یازدهم
البرهان فی تفسیر القرآن اثر سید هاشم بحرانی
کنز الدقائق وبحر الغرائب اثر محمد بن محمد رضا قمی مشهدی
سده سیزدهم
فی ظلال القرآن اثر سید قطب
سده چهاردهم (معاصر)
الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة اثر محمد صادقی تهرانی
المیزان فی تفسیر القرآن اثر سید محمد حسین طباطبایی
بیانالسعاده فی مقامات العباده اثر حاج سلطانمحمد گنابادی (سلطانعلیشاه)
تقریب القرآن إلی الأذهان اثر سید محمد شیرازی
البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن اثر محمد صادقی تهرانی در یک جلد (موجز)
ترجمان فرقان (تفسير مختصر قرآن كريم) اثر محمد صادقی تهرانی در پنج جلد به زبان فارسی
به عربی
تفسیر کشاف، اثر زمخشری
تفسیر سیوطی
تفسیر در المنثور، اثر سیوطی
تفسیر جلالین
تفسیر بیضاوی
تفسیر ابن کثیر
تفسیر معارف القران
تفسیر المراغی
سده سوم
تفسیر طبری اثر طبری
سده ششم
مفاتیح الغیب یا تفسیر کبیر اثر فخر الدین رازی
خطوط نگارش در قرآن
محققان بر این عقیده اند که اولین رشته های خط عربی، خط مصری (دموتیک)
می باشد و دومین آنها خط فنیقی و سومین آنها خط آرامی (مسند).
مورخین اسلامی بر این عقیده اند که خط حجازی را اعراب از مردم حیره و انبار گرفته اند.
خط حجازی دو نوع دارد:
نسخ اولیه: که در نامه نگاری و برای نوشته های عادی استفاده میشد.
خط کوفی: که از نوع سریانی گرفته شده است که برای نوشته های مهم و رسمی به کار می رفت.
خط کوفی
خط کوفی تقریباً از ابتدا برای نوشتن قرآن به کار برده شد.
پس از زمانی خط کوفی از صورت سادگی بیرون آمد و دارای قواعد و موازین
معینی شد، بطوریکه از آثار باقیمانده و قرآن های نوشته شده آن دوران این
تکامل را میتوان مشاهده نمود.
به طور کلی قرآن هایی که از سده های اولیه باقی مانده به خط کوفی نوشته
شده است و این موضوع تا قرن پنجم هجری ادامه داشته است.
خط کوفی قابلیت استفاده در امور تزئینی را دارا بود و خطاطان می توانستند
براحتی آن را به هر شکل با مقاصد و نظریات خویش منطبق سازند و پس از آنکه
کاربردش را در نگارش متن قرآن از دست داد بیشتر برای کتیبههای تزئینی در
بناها یا بر روی اشیاء مختلف گرفت.
خط ریحان
خط ریحان خطی است شبیه به خط مُحَقَّق که هر دو بین سده های سوم تا پنجم
هجری در کنار کوفی برای نگارش متن قرآن به کار می رفتند و پس از آن به
تدریج کاربرد خود را از دست داده و به بوته فراموشی سپرده شدند.
شاهزاده بایسنقر میرزا در اویل سده نهم هجری قرآن بزرگ و زیبایی را به خط محقق نوشت.
خط نسخ
خط نسخ از اواخر سده دوم هجری به بعد رایج شد و از اواخر سده سوم هجری
رواج کامل یافت و به تمام سرزمینهای شرقی که تحت تسلط اسلام بودند گسترش
یافت.
این خط رفته رفته برای کتابت قرآن جای خطوط دیگر نظیر کوفی یا محقق را
گرفت و از سده پنجم هجری اغلب قرآن ها با این خط نگارش یافت و از آن زمان
تاکنون نزدیک به ۱۰۰۰ سال است که در کتابت قرآن اغلب از این خط استفاده
شده است.
ایرانیان شیوه ویژه خود را در نسخ دارند و میرزا احمد نیریزی (۱۰۸۷-۱۱۵۵ قمری) از بزرگترین خوشنویسان نسخ نویس بوده است.
خط ثلث
خط ثلث یکی از خطوط زیبای اسلامی است که در کتابت قرآن استفاده شده و از
خطوطی است که ابن مقله آن را تنظیم و منزه کرد. به سبب آنکه از خط ثلث
خطوط دیگری را بهوجود آوردهاند به آن « ام الخطوط » گفته اند.
از خط ثلث اغلب در نگارش کتیبههای مختلف در بنا ها یا در کتیبههای
سرسورهها استفاده میشود و در قرن های مختلف از این خط زیبا در نگارش
کتیبههای اسلامی در اماکن مقدسه و مذهبی و کاشی کاریها به کار رفته
است و در کتابت متن قرآن نمونههای زیادی از این خط در دست نیست.
خطاطان زیادی در نگارش این خط کوشش کرده اند که بعضی از آن ها عبارتند
از: یاقوت مستعصمی، عبدالله صیرفی، ابراهیم بن شاهرخ، اسدالله کرمانی،
علیرضا عباسی
خط سبحان
خط سبحان توسط سبحان مهرداد محمدپور ایجاد وبنيان گذاری گردید این خط از زیبایی خاصی در کتابت برخور دار است.
با توجه به نوآوری های خود جلوه ی جدیدی از هنر خوشنویسی اسلامی را به
نمایش گذاشته است ، خط سبحان ریشه ای کوفی و اقلام سته را دارا می باشد و
در خوانایی و ساده نویسی تقریبا مشابه با خط نسخ است.
این خط در چند شیوه ارائه شده که هر یک از این شیوه ها کاربردی خاصی را
دارا می باشد به طور مثال شیوه شکسته ، شیوه کتابت ، شیوه کتیبه نویسی.از
خط سبحان به دليل ظرفيت های مناسب برای کتابت قرآن ؛کتيبه نويسی و توليد آثار هنری نقاشی خط و طراحی گرافيکی استفاده می کنند.
اين خط قابليت نوشتن فارسی و عربی را دارد. اين خط باتوجه به تنوع حروف به
چند شيوه ی مختلف تقسيم شده است، نوع کاربردی خط سبحان در قامت خطی خود
کوتاه تر از نوع کتیبه نویسی می باشد همین ویژگی نیز در خط ثلث و خط نسخ
قابل مشاهده است.