📖 لذات فلسفه
لینک دانلود
👤نوشته : ویل دورانت
کتاب لذات فلسفه |
ترجمه :عباس زریاب خوئی
نام اصلی کتاب : The Pleasures of Philosophy: a survey of Human life and destiny
📍 تعداد صفحه : 541
♨️ موضوع : بخشی از کتاب لذات فلسفه….!!
این کتاب تلاشی است برای رسیدن به فلسفه ای متناسب و هماهنگ با زندگی. در این کتاب ، مسائل فلسفی کوششی به کار برده می شود که در کتاب ((تاریخ فلسفه)) برای شخصیتها و طریقه های فلاسفه بزرگ به کار رفت تا آنان را با گفتاری روشن و به فهم نزدیک سازد و با تطبیق ایشان با زمان ما، به آنان زندگی بخشد.
در اینجا از قصه ها و نکات و لطایف نوابغ که بار ما را در آنجا سبک می کرد اثری نخواهد بود ،ولی شاید با نزدیکتر شدن به چیزهایی که در این روز ها به زندگی ما بیشتر وابسته است، این نقص را جبران کنیم ،زیرا موضوع بحث اینجا خود ما هستیم.
در اینجا از قصه ها و نکات و لطایف نوابغ که بار ما را در آنجا سبک می کرد اثری نخواهد بود ،ولی شاید با نزدیکتر شدن به چیزهایی که در این روز ها به زندگی ما بیشتر وابسته است، این نقص را جبران کنیم ،زیرا موضوع بحث اینجا خود ما هستیم.
چرا این روزها دیگر فلسفه محبوب نیست؟
چرا فرزندان او ، یعنی علوم، دارایی او را میان خود تقسیم کرده اند و خود او را با ناسپاسی و خشونتی جانفرساتر از بادهای سخت زمستانی از در بیرون رانده اند، همچنانکه فرزندان لیرشاه با او کردند؟
چرا فرزندان او ، یعنی علوم، دارایی او را میان خود تقسیم کرده اند و خود او را با ناسپاسی و خشونتی جانفرساتر از بادهای سخت زمستانی از در بیرون رانده اند، همچنانکه فرزندان لیرشاه با او کردند؟
روزگار بود که تواناترین مردان برای جان سپاری در راه فلسفه آماده بودند؛ چنانکه سقراط شهادت در راه فلسفه را بر گریز از برابر دشمنان آن ترجیح داد و افلاطون دو بار جان خود را به خطر انداخت تا دولتی مبتنی بر حکمت و فلسفه تشکیل دهد؛ مارکوس اورلیوس آن را از تاج و تخت خود دوست تر می داشت و برونو به خاطر وفاداری به فلسفه زنده به آتش افکند.
اما فلسفه بدان گونه که در این دویست سال اخیر نوشته شده است، چه بسا که سزاوار چنین بی اعتنایی و فراموشی هم باشد.
پس از مرگ بیکن و اسپینوزا فلسفه به چه روزی افتاده است بیشتر آن صرف بحث شناسایی نگری ، یعنی جدال اسکولاستیکی و لفاظی و معلق گویی در چگونگی شناخت و مناقشه نامفهوم مرموز در هستی عالم خارج شده است. آن هوش و فهمی که می بایستی فلاسفه را فرمانروایی عالم سازد در این راه به کار رفته است که آیا ستارگان و دریاها و باکتریها و همسایگان ما فقط وقتی هستند که ما آنها را درک میکنیم یا هستی شان با درک شناخت ما ارتباطی ندارد؟….
پس از مرگ بیکن و اسپینوزا فلسفه به چه روزی افتاده است بیشتر آن صرف بحث شناسایی نگری ، یعنی جدال اسکولاستیکی و لفاظی و معلق گویی در چگونگی شناخت و مناقشه نامفهوم مرموز در هستی عالم خارج شده است. آن هوش و فهمی که می بایستی فلاسفه را فرمانروایی عالم سازد در این راه به کار رفته است که آیا ستارگان و دریاها و باکتریها و همسایگان ما فقط وقتی هستند که ما آنها را درک میکنیم یا هستی شان با درک شناخت ما ارتباطی ندارد؟….
نمایی از مطالب
📌 بخش اول : مدخل
فصل اول :جاذبه فلسفه
📌 بخش دوم: منطق و شناسایی نگری
فصل دوم:حقیقت چیست؟
📌 بخش سوم : فلسفه اولی
فصل سوم: ماده، حیات،ذهن
فصل چهارم: آیا انسان ماشین است؟
📌 بخش چهارم : مسائل مربوط به اخلاق
فصل پنجم : تغییر عادات و اخلاق ما
فصل ششم : اخلاق و غیر اخلاقی
فصل هفتم : عشق
فصل هشتم : مردان و زنان
فصل نهم : زن امروزی
فصل دهم : سقوط زناشویی
فصل یازدهم : درباره کودکان:یک اعتراف
فصل دوازدهم : از نو ساختن خوی و منش
📌 بخش پنجم : زیبایی شناسی
فصل سیزدهم : زیبایی چیست؟
📌 بخش ششم : فلسفه تاریخ
فصل چهاردهم : معنی تاریخ : یک مجلس انس
فصل پانزدهم : آیا پیشرفت و هم پندار است؟
فصل شانزدهم : سرنوشت تمدن
📌 بخش هفتم : فلسفه سیاسی
فصل هفدهم : در ستایش آزادی
فصل هیجدهم : آیا دموکراسی شکست خورده است؟
فصل نوزدهم : آریستو کراسی {حکومت اشراف}
فصل بیستم : چگونه مدینه فاضله را ساختیم
📌 بخش هشتم : دین:یک گفتگو
فصل بیست و دوم : از کنفوسیوس تا مسیح
فصل بیست سوم : خدا و بقای نفس
📌 بخش نهم : پایان نامه
فصل بیست چهارم : درباره مرگ و زندگی