📖 جنس دوم
👤 نوشته : سیمون دو بووار
ترجمه:قاسم صنعوی
نام اصلی کتاب (فرانسه) : la deuxiems sexe
📍 تعداد صفحه : 447
♨️ موضوع : فمنیست
⭕️ بخشی از کتاب جنس دوم……!
زن؟
هواداران فرمول های ساده می گویند که زن چیزی ساده است:رحم،تخمدان؛ موجودی ماده:
همین کلمه برای تعریفش کافی است صفت ماده در دهان مرد، طنینی دشنام گونه دارد؛ ولی مرد از ویژگی حیوانی خود شرمناک نیست، حتی به عکس، اگر درباره اش گفته شود که ((او نر است!)) احساس غرور می کند.
کلمه ((ماده)) معنایی نامساعد دارد، اما نه از آن رو که زن را ریشه وار در دل طبیعت می نشاند، بلکه به این سبب که او را در جنسیت خود محدود می کند؛ و اگر این جنس ، حتی در وجود حیوانات بی گناه و معصوم نیز،در نظر مرد قابل تحقیر و حتی دشمن جلوه گر می شود قطعا به دلیل احساس مخاصمت آلودی است که زن در او بر می انگیزد؛ با این همه مرد بر آن است که برای توجیه این احساس، در زیست شناسی توجیهی بیابد.
کلمه ماده انبوهی از تصاویر در او پدید می آورد :تخمک مدور بزرگی ، اسپرماتوزوئید فعال را می بلعد و بی اثر می کند؛ ملکه پرواری و غول آسای موریانه ها بر نرهای به بردگی گرفته شده حکمروایی دارد؛ آخوندک عنکبوت اشباع شده از عشق ورزی یار خود را خرد می کنند و می بلعند ؛ ماده سگ فحل ، کوچه به کوچه می دود و رگه ای از بوهای گندش را به دنبال می کشد ، ماده میمون بی آزار خود را به معرض تماشا می گذارد و با لوندی تزویر آمیز خود را به در می برد، و عالی ترین نوع جانوران وحشی ، ماده ببر، ماده شیر،ماده پلنگ را بنده وار در زیر فشار شاهانه سر بر زمین می نهند.
مرد تمام موجودات ماده زا در آن واحد به صورت بی حال نا شکیبا ، محیل ، شهوتران ، وحشی ، خوار، در وجود زن طرح ریزی میکند. واقعیت این است که زن موجودی ماده است ولی هرگاه از اندیشیدن به نکات مبتذل انصراف حاصل شود، بی درنگ دو پرسش مطرح خواهد شد : در طبقه حیوانی، زن نمایشگر چیست؟ و در وجود زن چه نوع ویژه ای از ماده، صورت می پذیرد؟….
پیش از نیم قرن از انتشار جنس دوم می گذارد و به جرات می توان گفت که پرونده آن هنوز بسته نشده است. از همان آغاز انتشار اثر ،موج های تایید و تکذیب به سویش هجوم آورد . سو تفاهم و به عبارت بهتر سو تعبیرها چندان بود که بیست سال پس از انتشار آن ، سوزان لیلار کتابی با عنوان سوء تفاهم جنس دوم به آن اختصاص داد. در صفحه های پایانی این اثر ، بریده هایی از خاطرات سیمون دوبووار را که نحوه برخورد فرانسویان با این اثر اختصاص یافته خواهید خواند و به این ترتیب دیگر نیازی نیست که در این جا به این مقوله پرداخته شود . اما بی فایده نیست که به اشاره ای گفته شود اگر فردی چون کیت میلت مبارز سرشناس حقوق زن نوشته: دانشجو بودم که ((جنس دوم)) را خواندم این کتاب زندگی ام را دگرگون کرد….کتابی بسیار رهایی بخش بود….
زن؟
هواداران فرمول های ساده می گویند که زن چیزی ساده است:رحم،تخمدان؛ موجودی ماده:
همین کلمه برای تعریفش کافی است صفت ماده در دهان مرد، طنینی دشنام گونه دارد؛ ولی مرد از ویژگی حیوانی خود شرمناک نیست، حتی به عکس، اگر درباره اش گفته شود که ((او نر است!)) احساس غرور می کند.
کلمه ((ماده)) معنایی نامساعد دارد، اما نه از آن رو که زن را ریشه وار در دل طبیعت می نشاند، بلکه به این سبب که او را در جنسیت خود محدود می کند؛ و اگر این جنس ، حتی در وجود حیوانات بی گناه و معصوم نیز،در نظر مرد قابل تحقیر و حتی دشمن جلوه گر می شود قطعا به دلیل احساس مخاصمت آلودی است که زن در او بر می انگیزد؛ با این همه مرد بر آن است که برای توجیه این احساس، در زیست شناسی توجیهی بیابد.
کلمه ماده انبوهی از تصاویر در او پدید می آورد :تخمک مدور بزرگی ، اسپرماتوزوئید فعال را می بلعد و بی اثر می کند؛ ملکه پرواری و غول آسای موریانه ها بر نرهای به بردگی گرفته شده حکمروایی دارد؛ آخوندک عنکبوت اشباع شده از عشق ورزی یار خود را خرد می کنند و می بلعند ؛ ماده سگ فحل ، کوچه به کوچه می دود و رگه ای از بوهای گندش را به دنبال می کشد ، ماده میمون بی آزار خود را به معرض تماشا می گذارد و با لوندی تزویر آمیز خود را به در می برد، و عالی ترین نوع جانوران وحشی ، ماده ببر، ماده شیر،ماده پلنگ را بنده وار در زیر فشار شاهانه سر بر زمین می نهند.
مرد تمام موجودات ماده زا در آن واحد به صورت بی حال نا شکیبا ، محیل ، شهوتران ، وحشی ، خوار، در وجود زن طرح ریزی میکند. واقعیت این است که زن موجودی ماده است ولی هرگاه از اندیشیدن به نکات مبتذل انصراف حاصل شود، بی درنگ دو پرسش مطرح خواهد شد : در طبقه حیوانی، زن نمایشگر چیست؟ و در وجود زن چه نوع ویژه ای از ماده، صورت می پذیرد؟….
پیش از نیم قرن از انتشار جنس دوم می گذارد و به جرات می توان گفت که پرونده آن هنوز بسته نشده است. از همان آغاز انتشار اثر ،موج های تایید و تکذیب به سویش هجوم آورد . سو تفاهم و به عبارت بهتر سو تعبیرها چندان بود که بیست سال پس از انتشار آن ، سوزان لیلار کتابی با عنوان سوء تفاهم جنس دوم به آن اختصاص داد. در صفحه های پایانی این اثر ، بریده هایی از خاطرات سیمون دوبووار را که نحوه برخورد فرانسویان با این اثر اختصاص یافته خواهید خواند و به این ترتیب دیگر نیازی نیست که در این جا به این مقوله پرداخته شود . اما بی فایده نیست که به اشاره ای گفته شود اگر فردی چون کیت میلت مبارز سرشناس حقوق زن نوشته: دانشجو بودم که ((جنس دوم)) را خواندم این کتاب زندگی ام را دگرگون کرد….کتابی بسیار رهایی بخش بود….
نمایه مطالب
📌 قسمت اول :سرنوشت
📌 فصل اول :داده های زیست شناسی
📌 فصل دوم: نظرگاه روانکاوی
📌 فصل سوم:نظر گاه ماتریالیسم تاریخی
📌 قسمت دوم: تاریخ
📌 شامل پنج بخش است
📌 قسمت سوم :اسطوره
📌 فصل اول
📌 فصل دوم
📌 مونترلان یا نان بیزاری
📌 دی. اچ.لاورنس یا غرور اهلیلی
📌 کلودل و خدمتگزار خداوندگار
📌 برتون با شعر
📌 استاندال یا رمانتیسم واقعیت
📌 قسمت اول :سرنوشت
📌 فصل اول :داده های زیست شناسی
📌 فصل دوم: نظرگاه روانکاوی
📌 فصل سوم:نظر گاه ماتریالیسم تاریخی
📌 قسمت دوم: تاریخ
📌 شامل پنج بخش است
📌 قسمت سوم :اسطوره
📌 فصل اول
📌 فصل دوم
📌 مونترلان یا نان بیزاری
📌 دی. اچ.لاورنس یا غرور اهلیلی
📌 کلودل و خدمتگزار خداوندگار
📌 برتون با شعر
📌 استاندال یا رمانتیسم واقعیت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر