بررسی دیدگاه های رایج در دنیا در مورد نحوه پیدایش انسان بر روی کره زمین
✅ بخش اول: دیدگاه اساطیر باستان و مذاهب خاورمیانه (پیدایش انسان از خاک و گل مشابه کوزه گری)
انسان با الهام از کار کوزه گران هنگام ساخت مجسمه و با توجه به نخستین مشاهده های تجربی، خود را نیز ساخته شده از گل می پنداشت و چون وقتی انسانی می مرد دیگر نفس نمی کشید و دم و بازدم نداشت، به این فکر کرد که دم و بازدم ناشی از پدیده ای به نام روح است که از بدن شخص مرده خارج شده است و بر اساس همین مشاهده های بدوی، نخستین گام های افسانه
آفرینش برداشته شد ...
✅ در اساطیر یونان باستان (بیش از سه هزار سال پیش) آمده است که «پرومتئوس» به زمین می رود، بخشی از خاک را با مقداری آب مخلوط میکند و کالبد انسان را از گل درست میکند. سپس «آتنا» در آن روحی می دمد و
نخستین انسان شکل میگیرد !!
با گذر زمان و پیشرفت علم و فلسفه در خاورمیانه وجود خدایان اساطیر
یونانی به مرور زیر سئوال می رود اما ماهیت پیدایش انسان مشابه کوزه، همچنان در میان مردم خاورمیانه ماند و در نهایت پای آن به باورهای مذهبی این مردم کشیده شد !!
✅ در قرآن کتاب مقدس مسلمانان مراحل ساخت انسان مشابه کوزه به طور کاملا شفاف و واضح شرح داده شده است:
و از نشانه های او این است که شما را از خاك رس آفرید تراب = خاک رس
قبل کوزه گری در آیه بیستم از سوره روم}
اوست کسی که شما را از گل آفرید { طين = گل پس از خیس کردن خاک رس در آیه دوم از سوره انعام}
و در حقیقت انسان را از گلی خشک از گلی سیاه و بدبو آفريديم {حما مسنون = گل سیاه شده قبل از سفال گری و صلصال = گل خشک شده مانند کوزه و خشت....
در آیه بیست و ششم از سوره حجر و در نهایت روح در این کالبد ساخته شده از گل دمیده میشود و انسان جان می گیرد {آیه هفتاد و دوم از سوره ص}
پینوشت: این دیدگاه با وجودی که توسط هیچ علمی پشتیبانی نمی شود اما به دلیل تایید شدن توسط مذهب، مورد پذیرش اکثر مردم دنیا (پیروان سه دین يهوديت ، مسیحیت و اسلام) می باشد.
✅ بخش اول: دیدگاه اساطیر باستان و مذاهب خاورمیانه (پیدایش انسان از خاک و گل مشابه کوزه گری)
انسان با الهام از کار کوزه گران هنگام ساخت مجسمه و با توجه به نخستین مشاهده های تجربی، خود را نیز ساخته شده از گل می پنداشت و چون وقتی انسانی می مرد دیگر نفس نمی کشید و دم و بازدم نداشت، به این فکر کرد که دم و بازدم ناشی از پدیده ای به نام روح است که از بدن شخص مرده خارج شده است و بر اساس همین مشاهده های بدوی، نخستین گام های افسانه
آفرینش برداشته شد ...
✅ در اساطیر یونان باستان (بیش از سه هزار سال پیش) آمده است که «پرومتئوس» به زمین می رود، بخشی از خاک را با مقداری آب مخلوط میکند و کالبد انسان را از گل درست میکند. سپس «آتنا» در آن روحی می دمد و
نخستین انسان شکل میگیرد !!
پیدایش انسان |
با گذر زمان و پیشرفت علم و فلسفه در خاورمیانه وجود خدایان اساطیر
یونانی به مرور زیر سئوال می رود اما ماهیت پیدایش انسان مشابه کوزه، همچنان در میان مردم خاورمیانه ماند و در نهایت پای آن به باورهای مذهبی این مردم کشیده شد !!
✅ در قرآن کتاب مقدس مسلمانان مراحل ساخت انسان مشابه کوزه به طور کاملا شفاف و واضح شرح داده شده است:
و از نشانه های او این است که شما را از خاك رس آفرید تراب = خاک رس
قبل کوزه گری در آیه بیستم از سوره روم}
اوست کسی که شما را از گل آفرید { طين = گل پس از خیس کردن خاک رس در آیه دوم از سوره انعام}
و در حقیقت انسان را از گلی خشک از گلی سیاه و بدبو آفريديم {حما مسنون = گل سیاه شده قبل از سفال گری و صلصال = گل خشک شده مانند کوزه و خشت....
در آیه بیست و ششم از سوره حجر و در نهایت روح در این کالبد ساخته شده از گل دمیده میشود و انسان جان می گیرد {آیه هفتاد و دوم از سوره ص}
پینوشت: این دیدگاه با وجودی که توسط هیچ علمی پشتیبانی نمی شود اما به دلیل تایید شدن توسط مذهب، مورد پذیرش اکثر مردم دنیا (پیروان سه دین يهوديت ، مسیحیت و اسلام) می باشد.
تعریف فرگشت به زبان ساده:
بر طبق فرگشت، همه گونه های موجود زنده از یک سری موجودات زنده تک سلولی که حدود میلیاردها سال پیش شکل گرفتند، بوجود آمده اند.
✅ حدود میلیاردها سال پیش، تعدادی از موجودات ساده و تک سلولی دیگر، از این موجودات بسیار ساده اولیه، شکل گرفتند.
حدود ۶۰۰ میلیون سال قبل، اولین موجودات چندسلولی مانند کرم های کوچک و موجوداتی که در دریا زندگی می کردند، پدیدار شدند. چند صد میلیون سال قبل، اولین موجودات خشکی زی که در ابتدا شامل میکروب ها و سپس گیاهان می شد، پدیدار شدند.
این مسئله راه را برای موجودات خشکی زی دیگر از جمله حشرات و سپس دوزیستان، هموار کرد. از دوزیستان، خزندگان، پرندگان و پستانداران، نشأت گرفتند.
✅ اولین نخستی ها
حدود ۵۵ میلیون سال قبل، پا به عرصه وجود گذاشتند (در زیست شناسی، نخستیها، به خانواده میمون ها مانند گوریل ها، بابونها، شامپانزه هاو انسان نماها یعنی نیاکان ابتدایی تر و کمتر فرگشت یافته انسان مدرن امروزی وانسان، اطلاق می شود.
آنچه که در فرگشت، باعث شکل گیری گونه های مختلف موجودات زنده از همدیگر شده، فرایندهای شکل گیری فرگشت خُرد و کلان و از جمله جهش ژنتیکی بوده است.
✅ جمله نخست به وضوح اشتباه است. انسان برآمده از میمون نیست. درست این است که بگوییم ما با میمون ها و کپی ها نیای مشترکی داریم که حدود ۷ میلیون سال پیش می زیسته لیکن این نیای مشترک، انسان یا میمون نبوده و در واقع موجودی شبیه به کپی بوده است.
این بدفهمی ها همواره در این حد ساده انگارانه نیست. گاهی پذیرش این که این حد از پیچیدگی در ساز و کار عضوی مانند چشم، به صورت تصادفی شکل گرفته غیرممکن است. البته چشم به صورت تصادفی شکل نگرفته و ایراد بزرگ در به کارگیری کلمه ی تصادفی درست همین جاست. تکامل یا فرگشت، فرایندی صرفا تصادفی نیست.
از قضا آنچه که داروین صورت بندی کرده (یعنی انتخاب طبیعی) اصلا و ابدا تصادفی نیست و فرایندی است که طی آن انباشت تدریجی تغییرات کوچک، می تواند به شکل گیری یک عضو پیچیده مانند چشم منجر شود. این همان شمّ ناباورانه ای است که ویلیام پالی William Paley الهیات دان بریتانیایی در تمثیل ساعت ساز به کار می برد. اینکه اگر در بیابان، ساختار پیچیده ای چون ساعت ببینم که گوشه ای افتاده، نخواهم گفت که این ساعت خودبخود ایجاد شده و همواره اینجا بوده است.
چنین ساختار پیچیده ای حتما سازنده ای و ساعت سازی داشته که قطعات و اجزای آن را با هدف مشخصی در کنار هم قرار داده است. در صورت بندی این استدلال اشتباه، نمی توان به پالی خرده گرفت. او در کتاب الهیات طبیعی، اطلاعی از نظریه داروین نداشت (از نظر تاریخی نمی توانست داشته باشد چون کار داروین در حدود نیم قرن پس از درگذشت پالی منتشر شد).
بدفهمی ها از نظریه تکامل
✅ بدفهمی از نظریه داروین فقط مختص به عوام نیست. بسیاری از متخصصان یا متفکرانی که با جزییات نظریه داروین آشنا نیستند نیز ممکن است آن را اشتباه درک کرده و یا چه بسا حتی با نظریه لامارک جابجا بگیرند. برای نمونه در منابع فارسی زبان، دکترعبدالکریم سروش در کتاب “علم چیست؟ فلسفه چیست؟” و نیز در کتاب “دانش و ارزش” (که در آن Evolution را “برآمدن” می نامد) نظریه داروین و بقای اصلح را با بیانی اشتباه معرفی می کند و می نویسد:
” اگر بپرسيم كدام جانور است كه حفظ خواهد شد؟ پاسخ اين است: آن كه شايسته تر است و اگر بپرسيم كدام جانور شايسته تر است؟ جواب اين خواهد بود: آن كه حفظ خواهد شد.”
و از آن نتیجه می گیرد که نظریه انتخاب طبیعی و بقای اصلح، دور منطقی دارد و اصطلاحا توتولوژیک است.*
نظریه تکامل |
✅ به باور نویسنده، نظریه تکامل داروین از پیش بینی، که لازمه هر نظریه علمی است عاجز است و شاهد و قرینه مستقلی غیر از تعریف دوری خود ندارد. در کنار اینها یکی از رایج ترین بدفهمی ها از نظریه داروین در بین غیرمتخصصان این است که برخی به اشتباه تصور می کنند نظریه داروین می گوید انسان از نسل میمون است و بلافاصله می پرسند اگر که انسان از نسل میمون است پس چرا هنوز میمون وجود دارد؟ چرا برخی از این میمونها هنوز میمون مانده اند و بقیه انسان شده اند؟
چنین پرسشی از اساس اشتباه است و مانند این است که بپرسیم اگر استرالیایی ها و آمریکایی ها از نسل اروپایی ها هستند پس چرا هنوز اروپایی وجود دارد؟ این درک اشتباه از نظریه داروین مبنی بر اینکه انسان برآمده از میمون است در اواخر بخش اول از کتاب "علم چیست، فلسفه چیست؟" دکتر عبدالکریم سروش نیز تکرار شده است. دکتر عبدالکریم سروش می نویسد :
چنین پرسشی از اساس اشتباه است و مانند این است که بپرسیم اگر استرالیایی ها و آمریکایی ها از نسل اروپایی ها هستند پس چرا هنوز اروپایی وجود دارد؟ این درک اشتباه از نظریه داروین مبنی بر اینکه انسان برآمده از میمون است در اواخر بخش اول از کتاب "علم چیست، فلسفه چیست؟" دکتر عبدالکریم سروش نیز تکرار شده است. دکتر عبدالکریم سروش می نویسد :
"درﺳﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ اﻧﺴﺎن ﺑﺮآﻣﺪه از ﻣﻴﻤﻮن اﺳﺖ . اﻣﺎ ﻧﺎدرﺳﺖ اﺳﺖ اﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ اﻧﺴﺎن ﭼﻴﺰی ﺟﺰ میمون برهنه نیست."
تعریف فرگشت |
این بدفهمی ها همواره در این حد ساده انگارانه نیست. گاهی پذیرش این که این حد از پیچیدگی در ساز و کار عضوی مانند چشم، به صورت تصادفی شکل گرفته غیرممکن است. البته چشم به صورت تصادفی شکل نگرفته و ایراد بزرگ در به کارگیری کلمه ی تصادفی درست همین جاست. تکامل یا فرگشت، فرایندی صرفا تصادفی نیست.
از قضا آنچه که داروین صورت بندی کرده (یعنی انتخاب طبیعی) اصلا و ابدا تصادفی نیست و فرایندی است که طی آن انباشت تدریجی تغییرات کوچک، می تواند به شکل گیری یک عضو پیچیده مانند چشم منجر شود. این همان شمّ ناباورانه ای است که ویلیام پالی William Paley الهیات دان بریتانیایی در تمثیل ساعت ساز به کار می برد. اینکه اگر در بیابان، ساختار پیچیده ای چون ساعت ببینم که گوشه ای افتاده، نخواهم گفت که این ساعت خودبخود ایجاد شده و همواره اینجا بوده است.
چنین ساختار پیچیده ای حتما سازنده ای و ساعت سازی داشته که قطعات و اجزای آن را با هدف مشخصی در کنار هم قرار داده است. در صورت بندی این استدلال اشتباه، نمی توان به پالی خرده گرفت. او در کتاب الهیات طبیعی، اطلاعی از نظریه داروین نداشت (از نظر تاریخی نمی توانست داشته باشد چون کار داروین در حدود نیم قرن پس از درگذشت پالی منتشر شد).